English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 243 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mine spotting U کشف و علامت گذاری مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
index U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexed U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexes U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
demarcation U علامت گذاری
ink U مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
inks U مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
marking U علامت گذاری
markings U علامت گذاری
mark U نمره گذاری کردن علامت
mark U علامت گذاری
mark U علامت گذاری کردن
mark U علامت گذاری روی چیزی
marks U نمره گذاری کردن علامت
marks U علامت گذاری
marks U علامت گذاری کردن
marks U علامت گذاری روی چیزی
earmarking U علامت گذاری
coding U علامت گذاری
stripped U علامت گذاری شده بسته بندی شده
earmarked U نامزد شده مشخص شده علامت گذاری شده
lettering U علامت گذاری باحروف
annotated print U عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
bar coding U علامت گذاری ستونی
burn in U علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
codes and codification U علامت گذاری
color codig U علامت گذاری کردن مهمات
compartment marking U تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
danbuoy U بویه علامت گذاری بویه راهنما
designation system U سیستم علامت گذاری
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
marking panel U پرده علامت گذاری مین
sea marker U نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
signallzation U علامت گذاری
signed route U جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
soft sector U علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
space mark U علامت فاصله گذاری
tailor's chalk U گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
Other Matches
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
lineation U خط گذاری
indention U تو گذاری
coding U کد گذاری
coding U کد گذاری چیزی
lettering U حروف گذاری
impressions U نشان گذاری
impression U نشان گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
valuations U ارزش گذاری
spacing U فاصله گذاری
mining U مین گذاری
numbering U شماره گذاری
hypothecation U رهن گذاری
indentations U دندانه گذاری
indentation U دندانه گذاری
hypothecation U گرو گذاری
piping U لوله گذاری
hyphenation U خط تیره گذاری
tubing U لوله گذاری
masking U نقاب گذاری
demomination U نام گذاری
dateline U تاریخ گذاری
casing U لوله گذاری
casings U لوله گذاری
cupellation U قال گذاری
synthesized U هم گذاری کردن
capitalization U سرمایه گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
synthesised U هم گذاری کردن
devise U ارث گذاری
synthesizing U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesize U هم گذاری کردن
disposure U درمعرض گذاری
synthesising U هم گذاری کردن
synthesises U هم گذاری کردن
punctuation U نقطه گذاری
devises U ارث گذاری
devised U ارث گذاری
financing U سرمایه گذاری
insulation U عایق گذاری
collocation U باهم گذاری
enterprise U سرمایه گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
frustration U عقیم گذاری
frustrations U عقیم گذاری
grading U نمره گذاری
denominations U نام گذاری
denomination U نام گذاری
pagination U صفحه گذاری
scoring U نمره گذاری
encoding U رمز گذاری
devising U ارث گذاری
finances U سرمایه گذاری
load U فشنگ گذاری
loads U فشنگ گذاری
exposure U درمعرض گذاری
exposures U درمعرض گذاری
invest U سرمایه گذاری
invested U سرمایه گذاری
investing U سرمایه گذاری
invests U سرمایه گذاری
pointing U نقطه گذاری
filling U لایی گذاری
fillings U لایی گذاری
discrimination U فرق گذاری
finance U سرمایه گذاری
financed U سرمایه گذاری
imposition of hands U دست گذاری
loading U بار گذاری
legislation U قانون گذاری
investments U سرمایه گذاری
insertion U جوف گذاری
trapping U تله گذاری
edging U لبه گذاری
edgings U لبه گذاری
valuation U ارزش گذاری
coronation U تاج گذاری
coronations U تاج گذاری
policy making U سیاست گذاری
policy-making U سیاست گذاری
pricing U قیمت گذاری
scaling U مقیاس گذاری
ovulation U تخمک گذاری
sanding U ماسه گذاری
costing U قیمت گذاری
costing U هزینه گذاری
investment U سرمایه گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
heading U عنوان گذاری
nomography U فن قانون گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
notation U نشان گذاری
notations U نشان گذاری
padding U لایی گذاری
nomographer U قانون گذاری
nomenclauture U نام گذاری
headings U عنوان گذاری
mark sensing U نشان گذاری
weft insertion U پود گذاری
wicking U فتیله گذاری
petarder U مامورخرج گذاری پل
structuralization U بنیان گذاری
prefixion U پیش گذاری
prefixion U جلو گذاری
scale factor U مقیاس گذاری
puncuation U نقطه گذاری
synthesis U هم گذاری اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
nominations U نام گذاری
nomination U نام گذاری
indents U دندانه گذاری
indenting U دندانه گذاری
ovulations U تخمک گذاری ها
sedimentation U لایه گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixture U پیش گذاری
prefixture U جلو گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
preterition U فرو گذاری
sequencing U ترتیب گذاری
sedimentation U رسوب گذاری
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
indent U دندانه گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
minelaying U مین گذاری
lable U جهت گذاری
inunction U مرهم گذاری
settings U کار گذاری
setting U کار گذاری
interposition U پا میان گذاری
idegraphy U نشان گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
limit of load U حد بار گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
indexing U شاخص گذاری
hairsplitting U مته به خشخاش گذاری
share holding U سرمایه گذاری در سهام
yield of invested capital U بازده سرمایه گذاری
load U خرج گذاری کردن
social investment U سرمایه گذاری اجتماعی
investment plan U برنامه سرمایه گذاری
fishing U پشت بند گذاری
nitpicking U مته به خشخاش گذاری
scoring key کلید نمره گذاری
scientific notation U نشان گذاری علمی
repagination U صفحه گذاری مجدد
replacement investment U سرمایه گذاری جانشینی
point U نقطه گذاری کردن
road marking U نشانه گذاری راه
investing U سرمایه گذاری کردن
invests U سرمایه گذاری کردن
wadable U قابل لایه گذاری
valuation of costs U ارزش گذاری هزینه ها
stop watch U ساعت وقت گذاری
nomenclature U نام گذاری قطعات
traffic sign U لوحه نشانه گذاری
traffic sign U تابلو نشانه گذاری
christened U نام گذاری کردن
uncharged U خرج گذاری نشده
valuation of benefits U ارزش گذاری منافع
unction U مرهم گذاری تدهین
funded U سرمایه گذاری کردن
unnumbered U شماره گذاری نشده
assembly U هیئت قانون گذاری
load U ذخیره گذاری کردن
tracklaying U شنی گذاری کردن
to sow mines U مین گذاری کردن
uncharged U چاشنی گذاری نشده
loads U ذخیره گذاری کردن
loads U خرج گذاری کردن
christen U نام گذاری کردن
subjective scoring U نمره گذاری ذهنی
tactical minning U مین گذاری تاکتیکی
to lay the track U ریل گذاری کردن
invested U سرمایه گذاری کردن
maximum load U بار گذاری حداکثر
christens U نام گذاری کردن
fund U سرمایه گذاری کردن
invest U سرمایه گذاری کردن
automatic hyphenation U خط تیره گذاری خودکار
capital output ratio U ضریب سرمایه گذاری
carboning a lamp U کربن گذاری لامپ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com